محل تبلیغات شما
آرام در آشپزخانه مشغول آشپزی است. صدای زنگ موبایلش شنیده می شود. به سمت گوشی اش می رود. با دیدن نام رضا رد تماس می دهد. چن بار دیگر به همین ترتیب رضا تماس میگیرد و آرام رد تماس میدهد. در این لحظه صدای زنگ آپارتمان شنیده می شود. آرام به سمت آیفون می رود. با دیدن مری از پشت آیفون بدون هیچ حرفی و با لبخند در را باز میکند. درب ساختمان را باز میکند و به سمت آشپزخانه می رود. بعد از کمی مری و پیمان به درب آپارتمان نزدیک می شوند.

عشق و تنهایی قسمت سوم

داستان عشق و تنهایی قسمت دوم

داستان عشق و تنهایی

آرام ,سمت ,درب ,رضا ,میکند ,آپارتمان ,به سمت ,می رود ,باز میکند ,می شود ,را باز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهری زیبا که من میخواهم رونمایی اش دهم